مهارت خود مدیریتی، مهارت مدیریت هیجانها و احساسات است. این مهارت شامل شناخت، درک و تنظیم احساسات ما در موقعیتهای مختلف است. با پرورش خود مدیریتی و سازگاری، میتوانیم چالشهای زیادی را پشت سر بگذاریم، تصمیمات عاقلانه بگیریم، روابط مثبت ایجاد کنیم و به موفقیت برسیم. اما این مهارت دقیقا چیست و چه چیزهایی را در بر میگیرد؟ چگونه آموزش داده میشود؟ نبود آن چه عواقبی دارد؟ این نوشته اهمیت مهارت مدیریت هیجانها و احساسات، اصول اصلی آن و مزایایی که برای رفاه و عملکرد کلی ما به ارمغان میآورد را بررسی میکند. با ما همراه باشید.
تعریف مهارت مدیریت هیجانها و احساسات
مهارت مدیریت هیجانها و احساسات که معمولاً به عنوان خود مدیریتی نیز شناخته میشود، عبارت است از ظرفیت تشخیص، درک و تنظیم احساسات و واکنشهای خود در طیف گستردهای از موقعیتها. این مهارت شامل پرورش خودآگاهی است که مستلزم توانایی درک و شناسایی دقیق عواطف خود است. مدیریت هیجانها و احساسات، افراد را قادر میسازد تا در مورد علل و محرکهای اصلی احساسات خود بینش کسب کنند. علاوه بر این، خود مدیریتی نیازمند مهارت خود کنترلی است که به افراد اجازه میدهد تا پاسخهای عاطفی خود را به طور مؤثر تنظیم و تعدیل کنند.
با اعمال خویشتنداری، افراد میتوانند نحوه بیان یا هدایت احساسات خود را به شیوهای سازنده و سازگار انتخاب کنند. ناگفته نماند که خود مدیریتی نیازمند پرورش سازگاری نیز هست که افراد را قادر میسازد تا به شرایط و چالشهای در حال تغییر، به طور مناسب پاسخ دهند. این سازگاری به افراد اجازه میدهد تا واکنشها و رفتارهای عاطفی خود را به گونهای تنظیم کنند که با ارزشهای شخصی و اهداف بلندمدت آنها هماهنگ باشد. بنابراین، مهارت مدیریت هیجانها و احساسات، نقش مهمی در دستیابی به رفاه عاطفی، حفظ روابط سالم، تصمیم گیری صحیح و کسب موفقیت در جنبههای مختلف زندگی دارد.
چرا داشتن مهارت مدیریت هیجان و احساسات مهم است؟
داشتن مهارت مدیریت هیجانها و احساسات به چند دلیل ضروری است. پیش از هر چیز، احساسات بخشی طبیعی از تجربه انسانی هستند و توانایی مدیریت مؤثر آنها به افراد این امکان را میدهد تا دنیای درونی خود را ماهرانهتر بشناسند. با توسعه مهارتهای مدیریت هیجان، افراد میتوانند خودآگاهی را پرورش دهند و درک بهتری از حالات عاطفی خود به دست آورند که منجر به بهبود رفاه عاطفی میشود.
همچنین مهارتهای مدیریت هیجان برای حفظ روابط سالم بسیار مهم است. هنگامی که افراد میتوانند احساسات خود را تنظیم کنند، برای بیان خود به شیوهای سازنده و همدلانه، مجهزتر میشوند و ارتباط با دیگران را افزایش میدهند. این مهارت همچنین به افراد کمک میکند تا تعارضات و اختلافات را به طور مؤثرتری مدیریت کنند و روابط سالمتر و رضایت بخشتری داشته باشند.
علاوه بر این، مهارتهای مدیریت هیجانها و احساسات به تصمیمگیری صحیح کمک میکند. احساسات گاهی اوقات میتوانند منجر به قضاوتهای ناعادلانه یا اقدامات تکانشی شوند. با مدیریت مؤثر احساسات، افراد میتوانند با در نظر گرفتن پاسخهای احساسی و ملاحظات منطقی خود، با شفافیت و عقلانیت تصمیم گیری کنند.
ناگفته نماند که مهارتهای مدیریت هیجان نقش حیاتی در مدیریت استرس دارد. زمانی که افراد بتوانند احساسات خود را تنظیم کنند، میتوانند تاثیر منفی استرس بر سلامت جسمی و روانی خود را کاهش دهند. مدیریت هیجان به افراد کمک میکند تا با موقعیتهای استرس زا کنار بیایند، انعطاف پذیری خود را حفظ کنند و به طور موثرتری با چالشها مواجه شوند.
در نهایت، مهارت مدیریت هیجانها و احساسات برای موفقیت حرفهای مهم است. در محل کار، افرادی که میتوانند احساسات خود را تنظیم کنند، برای کنترل فشار، همکاری با دیگران و سازگاری با شرایط در حال تغییر، مجهزتر هستند. رهبران با هوش عاطفی به تیم خود الهام میبخشند و به آنها انگیزه میدهند و یک محیط کاری مثبت را پرورش میدهند. به طور کلی، داشتن مهارتهای مدیریت هیجان برای رشد شخصی، حفظ روابط سالم، تصمیمگیری صحیح، مدیریت استرس و دستیابی به موفقیت در جنبههای مختلف زندگی اهمیت بالایی دارد.
اشکال مختلف مدیریت هیجان و احساسات
مدیریت هیجانها و احساسات، اشکال مختلفی دارد و افراد میتوانند برای هدایت و تنظیم احساسات خود، آنها به طور مؤثر توسعه دهند. در اینجا چند شکل کلیدی از مدیریت هیجان وجود دارد که بهتر است با آنها آشنا باشیم:
خودآگاهی (Self-Awareness)
خودآگاهی شامل هماهنگی و درک احساسات خود است. این امر مستلزم آن است که افراد به حالات درونی خود توجه کنند، احساساتی را که تجربه میکنند تشخیص دهند و درک روشنی از محرکها و الگوهای احساسی خود داشته باشند. توسعه خودآگاهی ضروری است زیرا به افراد این امکان را میدهد تا در مورد پاسخهای عاطفی خود بینش کسب کنند. با آگاهی از احساسات خود، افراد میتوانند علل یا دلایل زمینهای این احساسات را بهتر درک کنند. این آگاهی افراد را قادر میسازد تا انتخابهای آگاهانهتری در مورد نحوه پاسخگویی به احساسات و موقعیتهای خود داشته باشند.
خودآگاهی همچنین به افراد کمک میکند تا هر گونه الگوی احساسی مضر یا منفی را که ممکن است داشته باشند شناسایی کنند. به عنوان مثال، اگر کسی در موقعیتهای خاصی با عصبانیت یا ناامیدی واکنش نشان دهد، خودآگاهی به او اجازه میدهد تا این الگو را تشخیص دهد و به شیوهای سازندهتر و آرامتر پاسخ دهد.
علاوه بر این، خودآگاهی تنظیم هیجانی را تسهیل میکند. زمانی که افراد از احساسات خود در لحظه حال آگاه باشند، میتوانند گامهای پیشگیرانهای برای مدیریت و تنظیم پاسخهای عاطفی خود بردارند. این کار ممکن است شامل تکنیکهایی مانند تنفس عمیق، تمرکز حواس یا برداشتن یک گام به عقب باشد.
خود تنظیمی (Self-Regulation)
خود تنظیمی به توانایی کنترل و مدیریت واکنشهای عاطفی فرد اشاره دارد. این شکل از مدیریت هیجان شامل انتخاب آگاهانه نحوه پاسخ به محرکهای عاطفی به جای واکنش تکانشی است. توسعه خودتنظیمی به افراد این امکان را میدهد که شدت احساسات خود را تعدیل کرده و آنها را به شیوهای سازنده و مناسب بیان کنند. این موضوع شامل تشخیص زمانی است که احساسات قوی ایجاد میشود و باید اقداماتی برای مدیریت و هدایت آنها به طور موثر انجام شود.
خودتنظیمی را میتوان از طریق تکنیکهای مختلف به دست آورد. به عنوان مثال، افراد میتوانند قبل از پاسخ دادن به موقعیتهای دارای بار هیجانی، با یک مکث، خودکنترلی عاطفی را تمرین کنند. این مکث به افراد اجازه میدهد تا پاسخی را انتخاب کنند که با ارزشها و اهداف شخصی آنها همسو باشد.
تاب آوری عاطفی (Emotional Resilience)
تابآوری عاطفی به ظرفیت بازگشت از موقعیتهای چالشبرانگیز یا نامطلوب اشاره دارد. این شکل از مدیریت هیجان شامل توانایی سازگاری با تغییرات، مقابله با استرس و حفظ دیدگاه مثبت علیرغم مشکلات است. توسعه تاب آوری عاطفی بسیار مهم است زیرا افراد را به ابزارهایی مجهز میکند تا در فراز و نشیبهای زندگی با قدرت بیشتری حرکت کنند. افراد تاب آور بهتر میتوانند با استرس، شکستها و ناملایمات کنار بیایند و در نهایت سلامت عاطفی و روانی بیشتری دارند.
یکی از جنبههای تاب آوری عاطفی، سازگاری است. افراد تاب آور این توانایی را دارند که طرز فکر و رفتار خود را در واکنش به شرایط در حال تغییر تنظیم کنند. آنها میتوانند به طور موثر چالشهای غیرمنتظره را مدیریت کنند، موقعیتهای جدید را در آغوش بگیرند و راه حلهای نوآورانهای پیدا کنند.
یکی دیگر از جنبههای مهم تاب آوری عاطفی، توانایی مقابله با استرس است. افراد تاب آور استراتژیها و مکانیسمهای مقابلهای برای مدیریت موثر استرس دارند. این استراتژیها ممکن است شامل تمرین مراقبت از خود، جستجوی حمایت از دیگران، درگیر شدن در تکنیکهای آرامسازی یا حفظ تعادل بین کار و زندگی باشد.
همدلی (Empathy)
همدلی توانایی درک احساسات دیگران است. این شکل از مدیریت هیجانها و احساسات شامل شناخت احساسات تجربه شده توسط دیگران و پاسخ با شفقت و درک است. توسعه همدلی بسیار مهم است زیرا باعث افزایش روابط بین فردی، ارتباطات و هوش هیجانی میشود. با همدلی، افراد میتوانند ارتباطات عمیقتری با دیگران برقرار کنند، مراقبت و درک خود را نشان دهند و محیطی حمایتی و فراگیر ایجاد کنند.
یکی از جنبههای همدلی، شناخت عاطفی است. افراد همدل توانایی درک و شناسایی دقیق احساسات ابراز شده توسط دیگران را دارند. آنها به نشانههای غیرکلامی مانند حالات چهره و زبان بدن برای درک وضعیت عاطفی دیگران توجه میکنند. این مهارت آنها را قادر می سازد تا در سطح عاطفی با هم ارتباط برقرار کنند و به درستی پاسخ دهند.
هوش هیجانی (Emotional Intelligence)
هوش هیجانی (EI) به توانایی درک، تنظیم و مدیریت هر دو عواطف خود و دیگران اشاره دارد. این شکل از مدیریت هیجان شامل ترکیبی از خودآگاهی، خود تنظیمی، همدلی و ارتباط موثر است. توسعه هوش هیجانی مهم است زیرا جنبههای مختلف مدیریت هیجان را در بر میگیرد و ادغام میکند. این به افراد اجازه میدهد تا احساسات خود را هدایت کنند، احساسات دیگران را درک کنند و به طور موثر روابط بین فردی را مدیریت کنند.
یکی از جنبههای هوش هیجانی خودآگاهی است. با آگاهی از احساسات خود، افراد میتوانند تشخیص دهند که چگونه بر افکار، رفتارها و تعاملات خود با دیگران تأثیر میگذارند. خودآگاهی افراد را قادر میسازد تا نقاط قوت و زمینههای بهبود در مدیریت احساسات خود را شناسایی کنند. ارتباط موثر نیز جزء هوش هیجانی است. این مهارت شامل بیان واضح و قاطعانه احساسات و همچنین گوش دادن فعالانه به دیگران است. مهارتهای ارتباطی خوب، افراد را قادر میسازد تا احساسات، نیازها و دیدگاههای خود را به طور مؤثر منتقل کنند و به درک بهتر و حل تعارضها منجر شود.
مدیریت استرس (Stress Management)
مدیریت استرس شامل توانایی مقابله موثر و کاهش سطح استرس است. این مهارت شامل طیف وسیعی از تکنیکها و استراتژیهایی است که افراد میتوانند برای تنظیم پاسخهای عاطفی خود به موقعیتهای استرس زا به کار گیرند. توسعه مهارتهای مدیریت استرس مهم است، زیرا استرس میتواند تأثیر قابل توجهی بر رفاه عاطفی، سلامت روان و کیفیت کلی زندگی داشته باشد. با مدیریت موثر استرس، افراد میتوانند توانایی خود را برای مقابله با چالشها، حفظ تعادل عاطفی و بهبود رفاه کلی خود افزایش دهند.
یکی از جنبههای مدیریت استرس، خود مراقبتی است. فعالیتهایی که به سلامت جسمی، ذهنی و عاطفی کمک میکند میتواند به کاهش سطح استرس کمک کند. این ممکن است شامل ورزش منظم، تمرین تکنیکهای تمدد اعصاب مانند تنفس عمیق یا مدیتیشن، حفظ یک رژیم غذایی سالم، خواب کافی و سرگرمیها یا فعالیتهایی باشد که باعث شادی و آرامش میشوند.
اگر در مهارت مدیریت هیجان ضعیف باشیم چه آسیبهایی میبینیم؟
ضعف در مهارتهای مدیریت هیجان و احساسات میتواند منجر به طیف وسیعی از اثرات مخرب شود. در ابتدا افراد ممکن است به دلیل مشکلات در تنظیم و کنترل احساسات خود، بی ثباتی عاطفی را تجربه کنند. این میتواند به صورت نوسانات خلقی مکرر و شدید، افزایش حساسیت به محرکها و فقدان کلی تعادل عاطفی ظاهر شود. بیثباتی ناشی از آن میتواند رفاه شخصی را مختل کند و روابط با دیگران را تحت فشار قرار دهد، زیرا واکنشهای عاطفی غیر قابل پیشبینی شده و مدیریت آنها چالشبرانگیز میشوند.
همچنین قضاوت و تصمیمگیری ضعیف میتواند نتیجه ضعف مهارتهای مدیریت هیجان باشد. هنگامی که افراد برای تنظیم مؤثر احساسات خود تلاش میکنند، ممکن است قضاوت آنها مختل شده و منجر به انتخابهای تکانشی یا غیرمنطقی شود. از طرفی در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت یا ارزیابی عینی گزینهها زمانی که تحت تأثیر احساسات قرار میگیرند، ممکن است برای آنها مشکل باشد. در نتیجه، ممکن است تصمیماتی بگیرند که به نفع آنها نباشد یا دیدگاهها و نیازهای دیگران را در نظر نگیرند.
وقتی مهارتهای مدیریت عواطف وجود نداشته باشد، روابط نیز ممکن است آسیب ببینند. مشکلات در شناخت و ابراز احساسات، تنظیم واکنشهای عاطفی و همدلی با دیگران میتواند منجر به سوء تفاهم و درگیری شود. همچنین اختلالات ارتباطی نیز اغلب رخ میدهد، زیرا افراد در تلاش برای هدایت و پاسخ مناسب به احساسات دیگران هستند اما موفقیتی ندارند. این میتواند روابط را تیره و تار کند، اعتماد را تضعیف کند و مانع ایجاد ارتباطات معنادار شود.
چگونه مهارتهای مدیریت هیجان را به کودکان و دانشآموزان آموزش دهیم؟
مهارت مدیریت هیجانها و احساسات به عنوان یک مهارت اجتماعی برای کودکان و دانشآموزان به توانایی درک، مدیریت و بیان مؤثر احساسات در موقعیتهای مختلف اشاره دارد. آموزش این مهارت شامل توسعه هوش هیجانی، خودآگاهی، خود تنظیمی، همدلی و راهبردهای مقابلهای سالم است. آموزش مهارتهای مدیریت هیجان به کودکان و دانش آموزان نیاز به ایجاد یک محیط حمایتی و پرورشی دارد که آگاهی و تنظیم عاطفی را ارتقا میدهد. این کار شامل فعالیتهایی مانند آموزش واژگان برای احساسات، تشویق به بیان احساسات و فراهم کردن فرصتهایی برای حل مسئله و حل تعارض است.
ترکیب برنامههای یادگیری اجتماعی-عاطفی، تمرینهای تمرکز حواس و تمرینهای ایفای نقش نیز میتواند به توسعه این مهارتها کمک کند. با تجهیز افراد جوان به این ابزار، آنها را قادر میسازیم تا احساسات خود را به طور مؤثر هدایت کنند و پایهای برای رفاه عاطفی سالم بسازند. برای بررسی دقیقتر آموزش مهارتهای مدیریت هیجان، لطفاً به مقاله «روشهای آموزش مهارت مدیریت هیجان به کودکان و دانشآموزان» مراجعه کنید.
منابع:
https://hackspirit.com/what-is-emotional-self-management/
https://betterkids.education/blog/what-is-self-management-and-why-are-coping-skills-important
https://www.choosingtherapy.com/emotional-self-care