منظور از خودآگاهی در اینجا به زبان ساده، همان آگاه شدن کودکان از خودشان است. برای کودکان، مهم است که مهارتهای خودآگاهی را آموزش ببینند. یعنی مهارتهایی مانند دانستن اینکه چگونه نقاط قوت، ضعف و شخصیت آنها بر انتخابهایشان و رفتارشان با دیگران تأثیر میگذارد. وقتی کودک خودآگاهی داشته باشد، همدلی هم برای او بسیار آسانتر است زیرا او میتواند دیگران را بهتر درک کند.
وقتی کودکان خودآگاه باشند، میتوانند خودشان را در ارتباط با دنیای اطرافشان درک کنند. کودک با خودآگاهی به نوعی میآموزد که به عنوان یک شخص، چه کسی است. خودآگاهی به او کمک میکند کمی عمیقتر در خودش کاوش کند تا بفهمد چگونه احساساتش بر کاری که انجام میدهد تأثیر میگذارد. حال که اهمیت بالای خودآگاهی را میبینیم، اهمیت اطلاع از روشهای آموزش مهارت خودآگاهی به کودکان و دانشآموزان انکارناپذیر است. در ادامه با ما همراه باشید تا کمی بیشتر با این روشها آشنا شویم.
1. ابتدا دانشآموز/کودک را از ویژگیهای مثبتش آگاه کنید
از دانش آموزان بخواهید فهرستی از چیزهایی که در مورد خودشان دوست دارند بنویسند. اگر نیاز به تلنگر دارند، چیزی مانند «من شاد هستم» یا «من خلاق هستم» را پیشنهاد کنید. دانشآموزان بزرگتر را تشویق کنید تا کمی عمیقتر کاوش کنند. دانش آموزان باید این لیست را در جایی قرار دهند که اغلب آن را ببینند تا نکات مثبتی را که در خود میبینند تقویت کنند.
همچنین اگر میخواهید در مورد فرزند خودتان اقداماتی انجام دهید، هنگام صحبت با افراد خانه، زمانی که در مورد روز خود صحبت میکنید از صفتهای مثبت استفاده کنید. پرورش خودگویی مثبت به کودک شما کمک میکند تا باور کند که میتواند کارهای سخت را انجام دهد و اعتماد به نفس و کارآمدی خود را افزایش دهد.
2. در کلاس در مورد دایرهی افکار/ اعمال/ احساسات بحث کنید
دایرهی افکار -> اعمال -> احساسات که منحصر به کنشهای مثبت است، جزء لاینفک برنامه درسی اجتماعی و عاطفی ما است. این نشان میدهد که چگونه افکار منجر به اعمال و اعمال منجر به احساسات میشوند که این احساسات یک بار دیگر به فکر کردن منتهی میشوند. شما میتوانید در کلاس، موقعیتهایی را توصیف کنید که دانشآموزانتان ممکن است در آنها قرار بگیرند. در مورد این که آن موقعیتها ممکن است چگونه باعث ایجاد احساساتی در آنها شود، ممکن است چگونه فکر کنند و ممکن است چگونه بر اساس آن افکار و احساسات عمل کنند، صحبت کنید.
3. از دانشآموزان بخواهید یک دفتر خاطرات مخصوص احساساتشان داشته باشند
همزمان که دانش آموزان یاد میگیرند احساسات خود را شناسایی کرده و برچسب گذاری کنند، از آنها بخواهید که یک دفترچه خاطرات داشته باشند. برای دانشآموزان جوانتر، این کار ممکن است به معنای چسباندن برچسبهای طرحدار در دفتر باشد، اما برای دانشآموزان بزرگتر، میتواند یک دفتر خاطرات دیجیتال باشد. وقت گذاشتن برای یک «ارزیابی عاطفی» روزانه به دانش آموزان اجازه میدهد تا احساسات خود را درک کرده و کشف کنند.
در واقع دفتر خاطرات یک روش عالی است که اهمیت خودآگاهی را تقویت میکند. دانشآموزان میتوانند روز خود را در این دفتر منعکس کنند، احساسات خود را در آن روز ثبت کنند، در مورد نقاط قوت خود تأمل کنند یا به سؤالات خاصی که از آنها میپرسید پاسخ دهند.
4. یک هدف بلندمدت برای کلاس تعیین کنید
دستیابی به اهداف خودآگاهی به دانش آموزان موفقیتهایی برای جشن گرفتن میدهد و باور آنها را نسبت به خودشان تقویت میکند. از دانش آموزان بخواهید که یک هدف واقع بینانه تعیین کنند و مراحلی را که میتوانند برای رسیدن به آن اهداف بردارند، یادداشت کنند. حتی ممکن است در نظر داشته باشید که خودتان هدف کلاسی را برای دانشآموزان در نظر بگیرید که در طول سال برای آن تلاش کنند.
5. نقاط قوت دانشآموزان را به آنها بشناسانید
به دانش آموزان کمک کنید تا نقاط قوت خود را شناسایی کنند. شناسایی چیزهایی که دانش آموزان شما در آن مهارت دارند، یک تصویر مثبت از آنها را برای خودشان تقویت میکند. تلاش برای بهبود نقاط قوت آنها باعث ایجاد اعتماد به نفس میشود و آنها را برای موفقیت آماده میکند. مثلا اگر دانش آموزی دارید که عاشق فناوری است، فرصتهایی را برای او ایجاد کنید تا در زمینه فناوری به دیگران کمک کند. یا مثلا اگر دانش آموزی دارید که عاشق نقاشی است، فرصتهایی برای طراحی در کلاس ایجاد کنید.
6. در مورد احساسات خودتان با دانشآموزان صحبت کنید
گاهی احساساتی را که تجربه میکنید در کلاس نام ببرید و در مورد علت احساس آنها صحبت کنید. دانشآموزان، به خصوص دانشآموزان کوچکتر، برای پیدا کردن مهارت خودآگاهی به این الگوسازی نیاز دارند. همچنین این کار این آگاهی را ایجاد میکند که همه برخی احساسات را تجربه میکنند و باعث میشود شما با دانش آموزان خود ارتباط بیشتری برقرار کنید. پس همه احساسات را مدلسازی کنید و در مورد تفاوت بین این احساسات صحبت کنید.
7. به دانشآموزان اعتماد به نفس را آموزش دهید
اعتماد به نفس برای اکثر دانش آموزان به راحتی و به طور طبیعی به دست نمیآید. فعالیتهایی انجام دهید که در آن دانشآموزان فکر میکنند در چه زمینههایی خوب هستند، از انجام چه کارهایی لذت میبرند و چه چیزهایی را در مورد خود دوست دارند. یک ایده این است که از دانشآموزان بخواهید فهرستی تهیه کنند و آن را نزد خود نگه دارند. فراموش نکنید که دانشآموزان ممکن است به کمک نیاز داشته باشند تا درباره خودشان تعریف کنند.
8. به دانشآموزان ذهنیت «تلاش تا رسیدن به موفقیت» بدهید
در مورد این که چگونه دانش آموزان توانایی انجام کارهای سخت را دارند صحبت کنید. مثالهایی از چالشهای سخت و افرادی که در آنها موفق شدهاند بزنید. مثلا میتوانید داستان یک کوهنورد را تعریف کنید که هنگام فتح اورست به مشکلاتی خورده اما به ترسهایش غلبه کرده و نه تنها جان سالم به در برده بلکه قله را نیز فتح کرده است. درباره قدرت «هنوز» صحبت کنید.
اینکه دانشآموز به هدفش نرسیده به معنی شکست نیست؛ به معنی این است که «هنوز» موفق نشده. اینگونه این خودآگاهی در کودک شکل میگیرد که توانایی انجام کارهای سخت را دارد و زود تسلیم نمیشود.
9. چیزهای جدید را در کلاس امتحان کنید
امتحان کردن چیزهای جدید به دانش آموزان فرصت میدهد تا نقاط قوت خود را بشناسند و از آنها استفاده کنند، اعتماد به نفس خود را افزایش دهند و از ذهنیت رشدمحور استفاده کنند. اینگونه دانش آموزان همچنین در شناسایی و مدیریت احساساتی که هنگام انجام کارهای جدید تجربه میکنند، تمرین خواهند داشت.
10. در مورد روز فرزندتان در مدرسه صحبت کنید
به عنوان والدین وقتی کودک به خانه برمیگردد در مورد احساسات مختلفی که داشته صحبت کنید. در مورد اینکه کجا عالی بودند و کجا مبارزه کردند صحبت کنید. این به آنها کمک میکند شناسایی احساسات را تمرین کنند، درک بهتری داشته باشند و نقاط قوت خود را شناسایی کنند. صحبت کردن در مورد چالشهای روزمره آنها نیز به ایجاد ذهنیت رشدمحور کمک میکند. همچنین به احتمال زیاد، شما نقاط قوت فرزندتان را بهتر از هر کسی میدانید. به او کمک کنید تا آن نقاط قوت را شناسایی و تمرین کند.
11. با فرزندتان در مورد احساسات مختلف صحبت کنید
از فرزندتان بخواهید که شما را ببیند که احساسات خود را شناسایی میکنید و دلیل احساستان را پردازش میکنید. این امر باعث پذیرش احساسات مختلف توسط کودک میشود و خود را به گفتگو در مورد احساسات بزرگ و احساسات عادت میدهد.
12. دایره واژگان احساسی دانشآموزان خود را افزایش دهید
یکی از بزرگترین موانع خودآگاهی، احساسات ماست. احساسات تغییر میکنند، ترکیب میشوند، ساخته میشوند و حتی تسخیر میشوند. این نوسان مداوم، شناسایی احساسات را همیشه چالش برانگیز میکند (و ما واقعا نمیتوانیم آنها را مدیریت کنیم؛ حداقل نه به صورت کامل). چالش دیگر این است که بسیاری از ما حداقل واژگان مرتبط با احساسات را در دایره لغات خود داریم. ما برای شناسایی احساسات خود تلاش زیادی میکنیم زیرا نمیدانیم چگونه آنها را دقیقا برچسبگذاری کنیم.
گاهی اوقات کودکان کوچکتر بهتر از بزرگسالان هستند. چون بر خلاف بزرگسالان، سعی نمیکنند احساسات خود را شیک و پیک کنند یا آنها را تحت عنوان «من احساس استرس دارم» بروز دهند! با این حال، اکثر مردم فقط از 3 تا 5 کلمه احساسی به طور منظم استفاده میکنند.
هنگام آموزش خودآگاهی به دانش آموزان، بهتر است آنها را با طیف وسیعی از کلمات احساسی مجهز کنید؛ درست همانطور که به دانشآموزان اصطلاحات علمی یا جدول ضرب ریاضی درس میدهید. درس دادن یک لغت عاطفی به آنها تواناییشان را برای یادگیری بیشتر در مورد خودشان افزایش میدهد. شما همچنین میتوانید تمرین را با این سوالات پیاده سازی کنید: چه زمانی این احساس را تجربه کردهای؟ چه حسی در بدنت داشتی؟ در نتیجه چه کار کردی؟
13. دانشآموزان را به تامل وادارید
مفهوم خود اندیشی برای معلمان پدیده تازهای نیست. آنها میدانند که تفکر در مورد تفکر، همان زمانی است که یادگیری واقعی اتفاق میافتد. همین امر در مورد خودآگاهی نیز صادق است. اگر به طور منظم خود اندیشی را در کلاس خود اجرا کنید، دانش آموزان شروع به خودآگاه شدن خواهند کرد.
آموزش مهارت خودآگاهی از طریق تأمل نیازی به تغییرات مهمی ندارد. میتوانید از شیوههای بسیار رایج استفاده کنید تا آن را بخشی از آموزش روزمره خود کنید. یکی از راهها تشویق خوداندیشی از طریق یادداشت روزانه یا بحث است. سوالاتی بپرسید و دانشآموزان را تشویق کنید تا با اظهاراتی درباره آنچه که فکر میکنند، احساس میکنند یا باور دارند، پاسخ دهند. همچنین میتوانید سؤالات بیشتری را در تکالیف خود بگنجانید که بر تجربیات شخصی دانش آموزان تمرکز داشته باشند. این سوالات میتواند شامل موارد زیر باشد:
- چه بخشی از این پروژه را خوب انجام دادید؟
- در طول این پروژه چه احساساتی را تجربه کردید؟ چگونه با این احساسات کنار آمدید؟
- چه نگرشی اتخاذ کردید؟ چگونه نگرش شما در طول تجربه تغییر کرد؟
- چه چیزی در مورد خودتان یاد گرفتید؟ در مورد آنچه برای موفقیت بیشتر نیاز دارید چه چیزی یاد گرفتید؟
دانشآموزان ممکن است در ابتدا برای پاسخ دادن به این سؤالات مشکل داشته باشند، اما هرچه بیشتر آنها را انجام دهند، آسانتر میشوند. همچنین میتوانید سوالات مربوط به کاری را که انجام میدهید تغییر دهید. به زودی، آموزش خودآگاهی به دانش آموزان مانند یک درس جداگانه احساس نمیشود؛ بلکه بخشی از کلاس خواهد شد.
14. فعالیتهای خودآگاهانه را در برنامه درسی بگنجانید
با وجود این که خوداندیشی میتواند خودآگاهی را به طور یکپارچه در برنامه درسی بگنجاند، آموزش خودآگاهی به عنوان یک موضوع نیز مفید است. وقتی میخواهید این کار را انجام دهید، میتوانید از چندین فعالیت مختلف مرتبط با هوش هیجانی استفاده کنید. بهترین بخش خودآگاهی این است که برای همه در هر سنی اعمال میشود. ممکن است بخواهید برخی از عناصر این فعالیتها را بر اساس سن دانش آموزان خود اتخاذ کنید، اما همه همچنان از این فعالیتها سود خواهند برد.
شما میتوانید تصمیم بگیرید که چگونه این فعالیتها را در برنامه خود بگنجانید. مثلا یک مراسم روزانه، یک کنج خودآگاهی هفتگی یا یک سری فعالیتهای متمرکز ایدههای خوبی هستند. در نهایت هر آنچه را که انتخاب کردید، مطمئن شوید که به دانش آموزان خود توضیح دهید که چرا اینقدر مهم است که روی آنها سرمایه گذاری کنند.
15. خودآگاهی را به اندازه سایر موفقیتها جشن بگیرید
حتی چالشبرانگیزترین دانشآموزان نیز میخواهند آنچه را که از آنها خواسته میشود به خوبی انجام دهند. مشکل این است که بیشتر اندازهگیریهای ما صرفا روی نمرات و موضوعات اصلی تمرکز میکنند. همانطور که خودآگاهی را به دانش آموزان خود آموزش میدهید، راههایی برای جشن گرفتن آن تا حد امکان پیدا کنید. دانشآموزان برای آنچه شما ارزش قائل هستید ارزش قائل میشوند؛ البته اگر به آنها نشان دهید که چگونه این کار را بکنند.
اگر دانش آموزی خوداندیشی خوبی داشت، او را به خاطر بصیرتش تحسین کنید. لحظات معناداری را که دانشآموزان تجربه میکنند و یک نکته خاص را متوجه میشوند تشویق کنید. زمانهایی را که دانشآموزان میآموزند خودآگاهتر باشند، از زبان عاطفی استفاده کنند و رفتارهای خود را تشخیص دهند، جشن بگیرید.
در نهایت، سعی کنید فواید مثبتی را که از خودآگاهی به دست میآید به هم متصل کنید. اگر دانش آموزی الگویی را که هنگام عصبانیت در آن قرار میگیرد شناسایی کرد و سپس آن را تغییر داد، مطمئن شوید به او تاکید کنید که این خودآگاهی او بود که به ایجاد تغییر مثبت کمک کرد.
16. خودآگاهی و آسیب پذیری را برای دانش آموزان خود شبیهسازی کنید
همانطور که آموزش مهارت خودآگاهی دانش آموزان خود را جشن میگیرید، میتوانید برخی رفتارهای خودآگاهانه را نیز شبیهسازی کنید. راههایی برای به اشتراک گذاشتن لحظات تأمل و درک خود با دانش آموزان خود بیابید. به آنها کمک کنید ببینند که شما احساسات و افکار خود را کجا به رفتارهای خود متصل میکنید. بسیاری از معلمان از این اشتراک گذاریهای ارزشمند اجتناب میکنند زیرا احساس آسیب پذیری میکنند. با این حال، آسیب پذیری برای خودآگاهی بیشتر ضروری است. به علاوه، راههای بیشماری برای مدلسازی خودآگاهی بدون اشتراکگذاری اطلاعات خصوصی وجود دارد.
در نهایت، با شرکت در فعالیتهای خودآگاهی با دانش آموزان خود، به آنها نشان میدهید که این یک فرآیند مادام العمر است. این امر به تقویت این نکته کمک میکند که یادگیری چگونگی خودآگاهی یک مهارت ارزشمند و همیشه در حال تکامل است که به زمان و توجه نیاز دارد.
سخن پایانی
بخش زیبای خودآگاهی به عنوان یکی از مهارت های زندگی این است که هرگز تمام نمیشود. آنچه ممکن بود هفته گذشته باور داشته باشیم میتواند فردا تغییر کند. ارزشها و باورهای ما با بزرگتر شدن، درگیر شدن با روابط جدید و مواجهه با شرایط جدید زندگی تغییر میکنند.
بزرگسالانی که در جوانی یاد نگرفتهاند چگونه خودآگاه باشند، با افزایش سن و این تغییرات، سختی زیادی میکشند. هنگامی که با تصورات خود در مورد هویتمان مواجه میشویم، زمان چالش برانگیزی است. این فقط یک دلیل دیگر است که چرا آموزش خودآگاهی به دانش آموزان ضروریست. آنها میتوانند یاد بگیرند و تجربه کنند که تغییر خوب است یا حتی برای شادی کلی آنها ارزشمند است. بنابراین توصیه میکنیم از این روشهای آموزش مهارت خودآگاهی، ساده گذر نکنید.
منابع
https://www.positiveaction.net/blog/teaching-self-awareness-to-students
https://jodidurgin.com/teaching-self-awareness-in-the-classroom/
https://raisingkidswithpurpose.com/self-awareness-skills-for-kids/