آموزش مهارت حل مساله به کودکان و دانشآموزان کمک میکند تا امور مختلف زندگی خود را به خوبی مدیریت کند و مسائل و مشکلات مختلف را بتواند به خوبی حل و فصل کند. چه درگیری با یک اسباب بازی خراب باشد چه درگیری با یک معادله ریاضی سخت، کودکان در تمام سنین روزانه با مسائل و چالشهای زیادی مواجه میشوند.
ما به عنوان والدین یا معلم، نمیتوانیم همیشه برای حل هر مشکلی حضور داشته باشیم. در واقع این کار وظیفهی ما نیست. وظیفه ما این است که به فرزندانمان بیاموزیم چگونه مسائل را خودشان حل کنند. کودکانی که مهارت حل مساله دارند، هنگام مواجهه با یک چالش تسلیم یا ناامید نمیشوند. آنها احساسات خود را مدیریت میکنند، خلاقانه فکر میکنند و تا زمانی که یک راه حل پیدا کنند ادامه میدهند.
به همین دلیل است که روشهای آموزش مهارت حل مساله به کودکان و دانشآموزان اهمیت زیادی دارند. این آموزش است که باعث میشود نسل آینده بتوانند با اعتماد به نفس، بر مشکلات خود غلبه کنند. به همین دلیل در ادامه این مطلب قصد داریم با هم به بررسی برخی از روشهای آموزش مهارت حل مساله بپردازیم. اگر شما هم به فکر آموزش این مهارت کلیدی به فرزند یا شاگردان خود هستید با ما همراه باشید.
1. از کودک خود راهنمایی بخواهید
وقتی مشکلی دارید، از فرزندانتان راهنمایی بخواهید. این کار به آنها میآموزد که اشتباه کردن یا رویارویی با چالشها معمولی است. همچنین این فرصت را به آنها میدهد تا مهارتهای حل مساله را تمرین کنند. به علاوه، وقتی با این کار به کودکانتان نشان میدهید که ایدههای آنها ارزشمند است، اعتماد به نفس پیدا میکنند تا مشکلات خودشان را نیز حل کنند.
2. بگذارید کودک خودش مشکلاتش را حل کند
هر چقدر هم که ممکن است دشوار باشد، اجازه دهید فرزندتان با مشکلاتش درگیر شود، گاهی اوقات شکست بخورد و در نهایت از عواقب تجربهاش درس بگیرد. کودکی که گاهی شکست نخورد و خودش برای حل مشکلاتش تلاش نکند، در آینده به سادگی در برابر مشکلات تسلیم میشود. شما قطعا چنین چیزی را برای فرزندتان نمیخواهید.
3. کودک را با احساساتش آشنا کنید
برای حل مساله، کودکان خردسال و دانشآموزان ابتدا باید یاد بگیرند که احساسات خود را مدیریت کنند. به هر حال، برای یک کودک کوچک دشوار است در عصبانیت به طور منطقی راه حلی برای یک مشکل ارائه دهد. یکی از راههای رسیدن به این هدف، استفاده از فرآیند مربیگری ((coaching احساسات است که توسط جان گاتمن بیان شده است.
در این فرآیند باید ابتدا به فرزندان خود بیاموزید که همه احساسات قابل قبول هستند. هیچ احساس «بدی» وجود ندارد. حتی احساسات به ظاهر منفی مانند خشم، غم و ناامیدی میتوانند درسهای ارزشمندی به ما بیاموزند. آنچه مهم است این است که چگونه به این احساسات پاسخ دهیم.
سپس باید این سه مرحله را دنبال کنید:
1- نامگذاری و اعتبار بخشیدن به احساسات: وقتی فرزندتان ناراحت است، به او کمک کنید تا احساساتش را پردازش کند. میتوانید چیزی شبیه این جمله به او بگویید: «میفهمم که چون دوستت دارد با اسباب بازی محبوبت بازی میکند ناراحت هستی.»
2- پردازش احساسات: فرزندتان را به مکان امنش ببرید. اگر چنین مکانی ندارد، ایده خوبی است که یک مکان امن برای او ایجاد کنید؛ مثلا یک گوشه دنج در اتاق خودش. اجازه دهید در آن جا استراحت کرده و احساساتش را پردازش کند تا بتواند مشکل را حل کند، یاد بگیرد و رشد کند.
3- حل مسئله: با فرزندتان در مورد برخی راه حلها ایدهپردازی کنید. در حین مکالمه به جای صحبت کردن، بیشتر به فرزندتان گوش دهید. این کار به کودک شما اجازه میدهد تا مهارتهای حل مساله را تمرین کند. او احتمالا در نهایت راهحلهایی را که خودش ارائه کرده است، اجرا میکند.
4. از کودک بخواهید بگوید کدام بخش حل مساله برایش سخت است
زمانی که فرزندتان دچار مشکل میشود یا احساس ناامیدی میکند، تکنیکی را امتحان کنید که توسط مادر و وبلاگ نویس والدین، لورن تام، پیشنهاد شده است. کافیست به سادگی به او بگویید: «بخش سخت کار را به من نشان بده». این کار به کودک شما کمک میکند تا ریشه مشکل را شناسایی کند و باعث میشود حل آن برایش آسانتر شود.
سپس آنچه فرزندتان میگوید را تکرار کنید: «پس تو میگویی…»
وقتی که هر دوی شما مشکل واقعی را درک کردید، اینگونه از کودک خود بخواهید یک راه حل ارائه دهد: «باید راهی وجود داشته باشد که بتوانیم مشکل را برطرف کنیم» یا «باید کاری وجود داشته باشد که بتوانیم انجام دهیم». اکنون که فرزند شما «بخش سخت» را شناسایی کرده است، احتمالاً میتواند راه حلی ارائه دهد. در غیر این صورت، به او کمک کنید تا ایدههای خود را بشناسد.
5. مشکل را با یک بازی خلاقانه حل کنید
به کودک خود اجازه دهید فعالیتها و بازیها را بر اساس علایق خود انتخاب کند. یک بازی فرصتهای زیادی برای حل خلاقانه مسئله فراهم میکند. کودکان اغلب از طریق بازی به بهترین شکل یاد میگیرند. بازی با وسایلی مانند لگو و پازلهای ساده میتواند روند حل مسئله را به کودک شما آموزش دهد. با این بازیها کودک شما حتی در حین بازی، انتقادی فکر میکند: این قطعه پازل کجا قرار میگیرد؟ این وسیله چه کاری انجام میدهد؟ آن تکه پازل را کجا گذاشتم؟ آیا زیر مبل است؟ همین سوالات فرآیند شروع فکر کردن برای حل مسئله را به کودک میآموزد.
6. با کتاب داستان حل مسئله کنید
برای کودکتان داستانهای مناسب سنش را بخوانید. البته داستانهایی که شخصیتهای اصلی آنها مشکلاتی را تجربه کنند و سپس برای حل آنها اقدام کنند. برخی کتابهای پیشنهادی به شرح زیر هستند:
- «دخترک کفشدوزک و پسرک زنبوری» اثر جکی دیویس: داستان دو دوست که میخواهند با هم بازی کنند اما نمیتوانند بر سر یک بازی توافق کنند. بعد از اینکه هر کدام نوبتی پیشنهاداتی میدهند، به بازیای میرسند که هر دو میخواهند بازی کنند: بازی دخترک کفشدوزک و پسرک زنبوری!
- «مجموعه کتابهای جورج کنجکاو» اثر مارگارت و اچ.ای ری: یک میمون کوچولوی کنجکاو در هر قسمت به مشکلاتی برمیخورد و سپس با تفکر خلاقانه آنها را رفع میکند. این کتاب به بچهها آموزش میدهد که خودشان راه حلی برای مشکلاتشان پیدا کنند.
- «آیرا شب خانهی دوستش میماند» اثر برنارد وابر: آیرا از اینکه شب در خانه دوستش رجی میخوابد هیجان زده است. اما یک مشکل وجود دارد: آیا او باید خرس عروسکی خود را بیاورد یا نه؟ ممکن است کوچک به نظر برسد، اما این همان نوع مشکل اجتماعی اولیه است که فرزند شما ممکن است با آن ارتباط برقرار کند.
میتوانید همزمان با خواندن داستان، این تجربیات را به رویدادهای مشابه در زندگی فرزندتان متصل کنید. همچنین از فرزندتان بپرسید که چگونه شخصیتهای این داستانها میتوانند مشکلاتشان را حل کنند. راه حلهای متنوع او را تشویق کنید و در مورد نتایج احتمالی هر کدام بحث کنید. تعامل با متن داستان میتواند باعث رشد مهارتهای درک مطلب در کودکان پیش دبستانی شود.
با پرسیدن سوالاتی در مورد چالشهای شخصیتها، میتوانید توانایی حل مسئله فرزندتان را نیز تقویت کنید. حتی میتوانید از فرزندتان بخواهید که مشکل و راهحلهای بالقوه را در قالب یک نقشآفرینی اجرا کند!
7. مراحل حل مساله را به کودک آموزش بدهید
یک فرآیند ساده برای حل مسئله به فرزندتان ارائه دهید، فرآیندی که بتوانید به طور مداوم آن را اجرا کنید. برای مثال، میتوانید پنج مرحله زیر را امتحان کنید:
1- چه احساسی دارم؟ به کودک خود کمک کنید تا بفهمد در آن لحظه چه احساسی دارد (ناامیدی، عصبانیت، کنجکاوی، هیجان، و غیره). توجه کردن و نامگذاری احساسات باعث پراکنده شدن بار آنها میشود.
2- مشکل چیست؟ فرزند خود را برای شناسایی یک مشکل خاص راهنمایی کنید. در بیشتر موارد، به جای اشاره مستقیم، به او کمک کنید مسئولیت اتفاقی که افتاده را بپذیرد. به عنوان مثال، به جای این که بگوید «دوستم من را در دردسر انداخت»، بهتر است بگوید: «من به خاطر مشاجره با دوستم به مشکل خوردم».
3- راه حلها چه هستند؟ فرزندتان را تشویق کنید که تا حد امکان راه حلهای بیشتری ارائه دهد. در این مرحله، آنها حتی نیازی به راه حلهای «خوب» ندارند. در واقع آنها فقط در حال طوفان فکری هستند و هنوز ایدههایی را که دادهاند ارزیابی نمیکنند.
4- چه اتفاقی میافتد اگر…؟ اگر فرزند شما هر یک از این راه حلها را امتحان کند چه اتفاقی میافتد؟ آیا هر راه حل امن و منصفانه است؟ چه احساسی در دیگران ایجاد خواهد کرد؟ در این مرحله میتوانید نقش آفرینی را نیز امتحان کنید. برای فرزند شما مهم است که هر دو عواقب مثبت و منفی اعمال خود را در نظر بگیرد.
5- کدام یک را امتحان کنم؟ از فرزندتان بخواهید که یک یا چند راه حل را برای امتحان کردن انتخاب کند. اگر راه حل جواب نداد، در مورد دلیل آن بحث کنید و به سراغ راه حل دیگری بروید. فرزندتان را تشویق کنید تا زمانی که مشکل حل نشده به تلاش ادامه دهد.
این مراحل را به طور مداوم تمرین کنید تا ملکه ذهن فرزندتان شوند و حل مشکلات خودتان را هم به همین روش انجام دهید. این ایده خوبی است که فکر کنید: چه چیزی اثر کرد؟ چه راه حلی فایده نداشت؟ دفعه بعد چه کاری را میتوانم متفاوت انجام دهم؟
8. کاردستی بسازید
کاردستی شکل دیگری از بازی است که میتواند به کودکان بیاموزد مشکلات را به صورت خلاقانه حل کنند. به کودک خود خاک رس مدل سازی، جعبههای مقوایی، نوار، کاغذ و غیره بدهید. آنها خلاقیتهای جالبی نشان میدهند و بازیهای مبتکرانهای را با این مواد ساده طراحی خواهند کرد. این اسباببازیهای نوآورانه، یک «روش یکتا» برای بازی ندارند و به کودک شما اجازه میدهند خلاقیت داشته باشد و بهطور مستقل ایدههای خود را خلق کند.
9. کودک را با سوالات هدفمند به حل مساله هدایت کنید
پرسیدن سوالات هدفمند، توانایی کودک را برای تفکر انتقادی و خلاقانه بهبود میبخشد و در نهایت او را در حل مساله کمک میکند. نمونههایی از سوالات هدفمند عبارتند از:
- چگونه میتوانیم برای حل این مشکل با هم همکاری کنیم؟
- چگونه آن را حل کردی؟ از کجا میدانی؟
- در مورد آنچه ساختی به من بگو.
- فکر میکنی در ادامه چه اتفاقی میافتد؟
- فکر میکنی چه اتفاقی میافتد اگر…؟
- چه چیزی یاد گرفتی؟
- کدام بخش برایت آسان بود؟ چرا؟
- دفعه بعدی چه کاری را متفاوت انجام میدهی؟
فراموش نکنید که سوالات هدفمند یک پاسخ درست ندارند و همچنین نمیتوان آنها را با یک «بله» یا «خیر» ساده پاسخ داد. حتی زمانی که فرزندتان در حال حل مساله نیست، میتوانید سؤالات هدفمند بپرسید تا به او کمک کنید مهارتهای فکری خود را تقویت کند. اینگونه وقتی مشکلی برای حل کردن وجود داشته باشد به کارش میآید.
10. مشکلات را برای کودک به چند بخش تقسیم کنید
این استراتژی نسخه پیشرفتهتری از روش «بخش سخت کار را به من نشان بده» است. هر چه فرزند شما بزرگتر شود، مشکلات او نیز بزرگتر میشود. هنگامی که فرزند شما با چالشی مواجه است که به نظر طاقتفرسا یا غیرقابل حل میرسد، او را تشویق کنید تا آن را به بخشهای کوچکتر و قابل کنترلتر تقسیم کند.
به عنوان مثال، فرض کنید فرزند شما در درس تاریخ نمره پایینی دارد. از او بپرسید به نظرش چرا این نمره پایین است؟ دلایل این مشکل چیست؟ طبق معمول، همانطور که کودک شما افکارش را بیان میکند به او گوش دهید و در صورتی که جایی گیر کرده بود، از او سؤالات هدفمند بپرسید.
اگر نمره پایین نتیجه تحویل ندادن تکالیف است، شاید فرزند شما بتواند فهرستی از این تکالیف تهیه کند و آنها را یکی یکی انجام دهد. یا اگر مسئله خود آزمون است، چه چیزی باعث میشود فرزند شما در امتحانات با مشکل مواجه شود؟
شاید حواس او در کلاس پرت شده باشد، در درخواست کمک مشکل داشته باشد و زمان کافی را برای مطالعه در خانه صرف نکند. هنگامی که این «بخشها» را شناسایی کردید، به فرزندتان کمک کنید تا یکی یکی با آنها مقابله کند تا مشکل حل شود.
11. خودتان برای دانشآموزان چالش طراحی کنید!
موادی مانند نی، کاموا، نخ، گیره لباس، نوار چسب، گیره کاغذ، استیکر، چوب بستنی و غیره را در اختیار گروهی از دانشآموزان قرار دهید. دانشآموزان را به چالش بکشید که فقط با همین مواد، کارهایی غیرعادی انجام دهند؛ مثل:
- یک تله یونیکورن درست کنند
- یک رمپ پرش برای اتومبیلها ایجاد کنند
- یک بازی با قوانین خاص خودشان را طراحی کنند
- وسیلهای بسازند که دو نفر از طریق آن با هم ارتباط برقرار کنند
این روش یک راه سرگرم کننده برای تمرین تفکر انتقادی و حل مساله است.
12. از کودک بخواهید برای خواستههایش تلاش کند
وقتی فرزندتان اسباببازی یا لباس جدیدی میخواهد، از او بخواهید که برنامهای برای به دست آوردن بودجه کالای مورد نظر خود داشته باشد. اینگونه فرزند شما باید راه حلهای مختلف را ارزیابی کند. از فرزندتان بپرسید که به نظر خودش چگونه میتواند برای کالایی که میخواهد پول به دست آورد و در حالی که برای رسیدن به هدفش تلاش میکند او را تشویق کنید. البته دقت کنید این کار را به صورت افراطی و برای نیازهای اولیه کودک انجام ندهید چرا که تاثیر منفی میگذارد.
13. از کودک بخواهید مشکلاتش را روی کاغذ بیاورد
از فرزندتان بخواهید مشکلات خود را روی کاغذ بنویسد و راه حلهای بالقوهای را برایشان بنویسد. سپس او باید این روند را یک قدم جلوتر ببرد. یعنی پس از تلاش برای هر راه حل، یادداشت کند که کدام راه حل موفق بوده؟ کدام ناموفق بوده؟ چرا؟
این کار به کودک شما کمک میکند تا به نتایج مختلف فکر کند، یاد بگیرد که چه چیزی موثر است و چه چیزی موثر نیست. درسهایی که او در اینجا میآموزد وقتی در آینده با مشکلات مشابهی روبرو شود بسیار مفید خواهد بود.
14. با هم شطرنج بازی کنید
یادگیری بازی شطرنج یک راه عالی برای آموزش حل مساله به کودکان است. بازیکنان باید از تفکر انتقادی، خلاقیت، تجزیه و تحلیل، تشخیص الگوها و موارد دیگر استفاده کنند. نسخههای آنلاین بازی، کتابهایی در مورد نحوه بازی، ویدیوها و منابع زیادی برای یادگیری شطرنج وجود دارد. بازی کردن بلد نیستید؟ با نوجوان خود بیاموزید که با هم ارتباط برقرار کنید و مشکل را حل کنید!
15. از دانشآموزان خود بخواهید کدنویسی را یاد بگیرند
نوجوانان و نوجوانان ما در حال حاضر با فناوری آشنا هستند و میتوانند از مهارتهای حل مساله خود برای یادگیری کدنویسی استفاده کنند. کدنویسی خلاقیت، منطق، برنامه ریزی و پشتکار نوجوان را ارتقا میدهد. ابزارهای عالی و برنامههای آنلاین یا حضوری زیادی وجود دارند که میتوانند مهارتهای کدنویسی کودک شما را تقویت کنند.
16. دانشآموزان را تشویق کنید یک پروژه معنادار شروع کنند
پروژهای که در موردش صحبت میکنیم باید برای نوجوان معنادار باشد؛ برای مثال راه اندازی یک کانال YouTube. اینگونه نوجوان شما مهارتهای حل مسئله را تمرین میکند؛ زیرا مشغول کشف چگونگی افزایش مخاطبان خود، تولید ویدیو و موارد دیگر است.
17. عضویت در گروههای حل مساله را حمایت کنید
آیا نوجوان شما از حل مشکلات به صورت تیمی لذت میبرد؟ از او بخواهید به گروه یا باشگاهی بپیوندد که به او کمک میکند مهارتهای خود را در زمینههای مختلف تقویت کند. از باشگاه علم و رباتیک گرفته تا بحث و گفتگو و امور بین المللی.
سخن پایانی
مهارت حل مساله یکی از مجموعه مهارت های زندگی است که هم در مجموعه مهارتهای زندگی یونیسف وجود دارد و هم در لیست سازمان جهانی بهداشت و بسیاری مراکز پژوهشی دیگر. امیدواریم این مقاله از مجموعه آموزشهای آموزشگاه مهارتهای زندگی سپندمینو بتواند به شما پدر و مادرها و مجریان آموزشی کمک کند تا این مهارت کلیدی زندگی را به فرزندانتان آموزش دهید.
منابع
https://biglifejournal.com/blogs/blog/how-teach-problem-solving-strategies-kids-guide